سایت کاوه خان

ساخت وبلاگ

۳۱ خرداد ۱۳۹۵

مقامات بحرینی تابعیت شیخ عیسی احمد قاسم رهبر شیعیان این کشور را به اتهام «ترویج فرقه‌گرایی» لغو کردند.

تصاویر عیسی قاسم در دست گروهی از شیعیان

تصاویر عیسی قاسم در دست گروهی از شیعیان

به‌گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت کشور بحرین دوشنبه ۲۰ ژوئن / ۳۱ خرداد سلب تابعیت شیخ عیسی احمد قاسم را اعلام کرد.

شیخ عیسی قاسم به‌عنوان رهبر شیعیان بحرین شناخته می‌شود و تا ۱۵ سال قبل در حوزه علمیه قم در ایران به تحصیل حوزوی می‌پرداخت.

وزارت کشور بحرین در بیانیه‌ای که خبرگزاری بحرین (BNA) آن را منتشر کرده، نوشته است او از گروه مذهبی به سود «منافع خارجی» و «تشویق فرقه‌گرایی و خشونت» در کشور استفاده کرده است.

روز جمعه گذشته نیروهای امنیتی به محل مسکونی عیسی قاسم یورش بردند. جنبش شیعه «وفاق» در بحرین این حمله را محکوم و مسئولیت آن را برعهده مقامات حکومی دانسته بود.

در بحرین شیعیان در اکثریت‌اند اما حکومت در دست سنی‌هاست. در سال‌های اخیر به‌ویژه پس از تحولات در کشورهای عربی، شیعیان بارها به تظاهرات و اعتراضات علیه حکومت برخاسته‌اند. بحرین نیز جمهوری اسلامی ایران را عامل تحریکات در سرزمینش می‌داند و دو کشورها چندین بارعلیه یکدیگر موضع گرفته‌اند.

مطلب را به بالاترین بفرستید: ارسال به بالاترین

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 160 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 23:15

چرا به خود بازگشته، چرا می‌گوید از نظرهایی محافظه‌کار هم هست، چرا می‌گوید افسرده نیست اما کار جهان دل و دماغی برایش نمی‌گذارد؟

محسن نامجو پس از مدتها سکوت، «شخصی‌»ترین آلبومش را منتشر کرده است. او در این آلبوم که «صفرِ شخصی» نام دارد، از در همصحبتی با خانواده و نزدیکانش برآمده  و اثر را به آنان تقدیم کرده است.

انتشار این آلبوم مصادف شده است با چهل سالگی هنرمند، و همین عدد که به “صفر”ی رازناک تبدیل شده، در شکل گیری و محتوای این آلبوم بی تاثیر نبوده است. او بر آن شده که دقایقی از گذشته‌های دور را زنده کند، تصویرهایی را و نواهایی را.

محسن نامجو که ریشه‌های هنر موسیقی‌اش را در موسیقی سنتی ایرانی می‌داند، با استفاده از سبک موسیقی‌ای که همزمان گریز از گذشته و زدن گریز به گذشته‌است،  تحجر و واماندگی را به چالش می‌کشد. او می‌خندد به گذشته، با  تلفیق طنز و جدیت، با همخوانی و شیطنت.

Mohsen-Namjoo-Personal-Cipher

در این آلبوم قطعه‌ای اجرا شده است به نام «مجیر» که با صدای پدر محسن نامجو آغاز می‌شود. این صدا سالها پیش روی یک نوار کاست ضبط شده است. نامجو در این باره می‌گوید: مذهب بازدارنده است، آنچنانکه می‌بینم دردسرساز است، اما مردمی که با آن سر می‌کنند، آن را در خدمت خلاقیت هم قرار می‌دهند. و چنین است که نامجو به وجه ریتمیک و زیبایی‌شناسانه تلاوت آیاتی از قرآن هم توجه می‌کند، در آن جدیتی توجه‌انگیز می‌بیند و می‌گوید از آن می‌توان در ساخت موسیقی خوب استفاده کرد، چنانکه قاریان کرده‌اند.

در جایی از گفت‌و‌گو محسن نامجو به از بین رفتن تابوها اشاره می‌کند. عادی شدن دیدن تصاویر قتل و جنایت در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها. او بر این باور است که اگر کسی به عنوان شاعر قرار باشد این حجم از ظلم و ستم را بازگو کند، بهتر است برای یک بار فحش داغی بدهد و خیال خودش را راحت کند.

محسن نامجو قرار است در آینده نزدیک با همکاری “ان بی ای”، یک گروه مشهور نوازندگان سازهای بادی در هلند، قطعاتی قدیم و جدید را با تنظیم ارکسترال اجرا کند.

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 146 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 23:15

در مقالۀ « کاوش‌های فلسفی و تلقی آگوستینی از معنا»، و «ویتگنشتاین متأخر، بازی و بازیِ زبانی» نقد تلقی ذات گرایانه به روایت ویتگنشتاین متاخر به بحث گذاشته شد. همچنین تلقی لاک و دیگر امپریسیست‌های کلاسیک از « تصویر ذهنی» و حدود و ثغور معناداری، مفاهیم « بازی- زبانی» و «بازی» تبیین گشت. در این نوشتار، مفهوم «شباهت خانوادگی» در کاوش‌های فلسفی و قرائت‌های مختلف از آن در ادبیات ویتگنشتاین پژوهی به بحث گذاشته می‌شود.

Wittgenstein _1

شباهت خانوادگی

چنانکه آمد، مبحث شباهت خانوادگی، در نظام فلسفی ویتگنشتاین دربارۀ چگونگی پیدایی معانی واژگان صبغۀ ایجابی دارد. وی با رد ذات‌گرایی ارسطویی، بحث از شباهت خانوادگی را پیش می‌کشد و مطرح می‌کند. ذات‌گرایی ارسطویی دو سویه دارد: سویۀ وجودشناختی و سویۀ دلالت‌شناختی. نومینالیسم[1] نیز، که در مقابل ذات‌گرایی قرار می‌گیرد، دو سویه وجودشناختی و دلالت‌شناختی دارد.

«ذات‌گرایی وجود‌شناختی»[2] متضمن این امر است که پدیده‌هایی مانند آب، میز، درخت و… واجد ذاتند؛ ذاتی که حاوی مؤلفه‌ها و خصوصیاتی چند است و در جهان پیرامون یافت می‌شود. به عنوان مثال، به ‌لحاظ وجود‌شناختی، درخت‌ها واجد مؤلفه‌هایی مشترک‌اند که در میان تمام درختان یافت می‌شود. «ذات‌گرایی دلالت‌شناسانه»[3] بر این امر تاکید می‌کند که تعیین مراد کردن از مفهومی مانند « درخت» به سبب دلالت کلی‌ای به نام «درخت» بر مصادیقش در عالم خارج است. در مقابل ذاتگرایی، نومینالیسم قرار دارد. «نومینالیسم وجودشناختی»[4] قائل به وجود کلی‌ها در عالم نیست؛ در عین حال «نومینالیسمِ دلالت‌شناختی» تاکید می‌کند، آنچه قوام بخش دلالت واژگان بر مصادیق متعدد است، مفاهیم کلی نیست. یعنی، فی المثل دلالت کلی‌ای به نام «لیوان» بر لیوانهای متعدد نیست که قوام بخش معنای مفهوم « لیوان» است. به عبارت دیگر، اگر کسی قائل به وجود کلی‌ها در عالم باشد، آن‌گاه یک ذات‌گرا به لحاظ وجود‌شناختی است، اما اگر معتقد باشد دلالت واژۀ «سرو» بر یک مدلول خارجی به مدد کلیِ «سرو» محقق می‌شود، آن‌گاه از منظر دلالت‌شناختی یک ذات‌گرا خواهد بود.

در سنت امپریسیستی، تفکیک میان جنبۀ وجودشناختی و جنبه دلالت‌شناختی دو گانه ذاتگرایی/ نومینالیسم اهمیت چندانی نداشت. به‌عنوان مثال، لاک هم به معنای وجود‌شناختی و هم به معنای دلالت‌شناختی، نومینالیست است. در نیمه دوم قرن بیستم، کریپکی[5] استدلال کرد که می‌توان از نوعی ذات‌گرایی دفاع کرد؛ آنچه مد نظر کریپکی است، ذات‌گرایی دلالت‌شناختی است و نه ذات‌گرایی وجودشناختی. وی با طرح بحث سمنتیک «جهان‌های ممکن»[6]، از ذات گرایی دلالت شناختی دفاع کرد، روایتی از ذات گرایی که متوقف بر ذات‌گرایی انتولوژیک نیست. «شباهت خانوادگی» ناظر به نومینالیسمِ دلالت‌شناختی است؛ ویتگنشتاین در کاوشهای فلسفی، قرائتی از نومینالیسم دلالت شناختی را پیش می‌کشد و از آن دفاع میکند؛ نومینالیسمی که دلالت واژگان بر مصادیق را متوقف بر تبعیت از مفاهیم کلی و الگوهای زیانیِ از پیش موجود نمی‌داند.[7]

 سه قرائت از مفهوم «شباهت خانوادگی»

■ تلقی اول:

کسانی مانند پتیت[8] و جکسون[9] این تلقی را بسط داده‌اند. بنابر نظر آن‌ها، شباهت خانوادگی، یک نظریۀ نومینالیستی دلالت‌شناختی است؛ بدین معنا شباهت خانوادگی در تقابل با ذات‌گرایی دلالت‌شناسانه است، در عین حال منافاتی با ذات‌گرایی وجودشناختی ندارد.

مطابق با این تلقی، کاربران زبان از صورت‌بندی زبانی تمام خصوصیاتِ مشترک در میان مصادیقی مفهومی نظیر «بازی» ناتوان هستند. به عبارت دیگر، به علت پیچیدگی زبان، کاربران زبان با به کارگیری شهودهای زبانی خود از ارائه و به دست دادنِ تبیینی که متضمن تمام اوصاف بازی‌ساز باشد ناتوان‌اند. عالم پیرامون پیچیده و تو در تو است؛ این امر مانع از برشمردن تمام مؤلفه‌ها و مقومات مفهومی نظیر «بازی» می‌شود. در این تلقی، بیش از هر چیز بر ناتوانی کاربر زبان در احصای تمام مؤلفه‌ها و خصوصیات سازندۀ یک مفهوم تاکید می‌رود.

■ تلقی دوم:

مطابق این دیدگاه، هر چند کاربر زبان از تعریف یک مفهوم بر حسب جنس و فصل آن ناتوان است، اما این ناتوانی مورد توجه و تأکید ویتگنشتاین نبوده؛ بلکه مسئلۀ مهم عبارتست از چگونگی کاربست واژه در سیاقهای مختلف، امری که قوام بخش پیداییِ معانیِ واژگان است.

تلقی دوم، بر خلاف تلقی اول، سویه‌ای جماعت‌گرایانه[10] دارد. مطابق با این تلقی، برای احزار نحوۀ دلالت‌ واژگان بر معانی، راهی به جز فهم نحوۀ به‌کار بسته شدن واژگان در سیاق‌های گوناگون توسط سایر کاربران زبان نداریم. در واقع، کاربر زبان مانند کسی است که به یک بازی دعوت می‌شود و در آن بازی از سایر کاربران زبان می‌‌‌آموزد که چگونه واژگان را در سیاق‌های مختلف به کار برد. به‌عنوان مثال، کسی که با زبان فارسی آشنا می‌گردد، ابتدائا متوجه می‌شود که کاربران زبان فارسی، واژه «آبی» را چگونه و در چه معنایی به‌کار می‌برند. مدتی بعد می‌‌آموزد همین واژه را طر‌ف‌داران یک تیم به صورت «آبیته» به‌کار می‌برند و در دایرۀ معنایی مفهوم « آبی»، سعه و فراخی پدید آورده‌اند. به‌طور خلاصه می‌توان گفت در تلقی دوم بحث از «جامعۀ زبانی» و مفهوم «کاربرد» محوریت دارد و این دو مفهوم همۀ آن چیزی است که در بحث از معناداری از ما دستگیری می‌کند.

دیوید بلور[11] که از مدافعان این رویکرد است، با سخن گفتن از مجموعه‌ای از وقایع ساختاری[12] بر این باور است که جدا از کاربران زبان یا جامعۀ زبانی واقعیتی نداریم. فی المثل، «میز» واقعیتی دارد که کاربران زبان در مکالمات روزمرۀ خود بدان ارجاع می‌دهند. در این تلقی جامعۀ زبانی محوریت دارد و کاربر زبان منفعل[13] است. به‌عبارت دیگر، وی به درون یک بازی دعوت شده و توسط دیگر کاربران زبان از مفاهیم و چگونگی استفادۀ از آن‌ها پر می‌شود. در این تلقی فردِ تحت ‌تأثیر جامعۀ زبانی منفعل است و از قواعد درون بازیهای زبانی تبعیت می‌کند. این تلقی، متضمن قرائت غیر فعال از کاربر زبان است؛ چرا که در آن، فعالیت و مشارکت شخص صرفاً محدود به دقت در یادگیری کاربست واژگان در سیاق‌های مختلف است. در این تلقی جامعۀ زبانی و قواعد جاری در آن، «منشأ هنجارمندی[14]» و ملاک تشخیص کاربست درست از نادرست واژگان است. چیزی بیرون از جامعۀ زبانی وجود ندارد؛ و جامعه زبانی را نمی‌توان با محک‌های بیرونی سنجید. به همین دلیل این تلقی غیرواقع‌گرایانه[15] است.

سائول کریپکی در ویتگنشتاین درباب قواعد و زبان خصوصی [16] کوشیده قرائتی جماعت‌گرایانه از ویتگنشتاین متاخر بسط دهد. از منظر وی، این تلقی از معناداری که ارتباط وثیقی با «استدلال تبعیت از قاعده»[17] دارد، به «تلقی شکاکانه از معنا»[18] منتهی می‌شود. در این تلقی، معانی واژگان، « شروط صدق»[19] ندارند، بلکه «شروط اظهارپذیری»[20]، قوام بخش پیداییِ معانی است. در واقع، امری بیرون از جامعه وجود ندارد که ملاک و محک معناداری باشد؛ هم‌چنین مرجعی وجود ندارد که هنجارهای زبانی جامعه را تصحیح کند؛ بلکه، هنجارهای زبانی و معانیِ واژگان توسط جامعۀ زبانی و تمام کاربران زبان اصلاح می‌شود.

■ تلقی سوم:

تفاوت این تلقی با تلقی دوم، در فعال[21] در نظر گرفتنِ کاربر زبان است. در این تلقی مفهوم کاربرد در معنای هنجاری[22] به کار می‌رود، نه توصیفی. به‌عبارت دیگر، کاربر زبان، در تکوین الگوهای زبانی مدخلیت دارد و مانند تلقی دوم منفعل و پرتاب شده در جامعه زبانی نیست. الگوهای زبانیِ مد نظر تلقی سوم، از جنس «الگوهای زبانی بروز و ظهور کننده»[23] است، نه الگوهای زبانیِ از پیش موجود. هر چند کاربر زبان در تعامل با جامعۀ زبانی، معانیِ واژگان را احراز می‌کند، در عین حال خود نیز در پیداییِ هنجارهای زبانی و الگوهای بروز و ظهور‌کننده مدخلیت دارد.

در ذات گرایی دلالت شناختی، الگوهای زبانیِ از پیش موجود وجود دارد. در مقابل، در نومینالیسم دلالت‌شناختی، الگوهای زبانیِ از پیش تعیین شده نداریم. در تلقی دوم از مفهوم « شباهت خانوادگی»، کاربر زبان کم و بیش نظیر لوح سفیدی است که توسط جامعه پر شده و قویا متاثر از دیگر کاربران زبان است. در مقابل، در تلقی سوم، چنانکه آمد، کاربر زبان فعال است و با اشتغال به عمل ورزیدن، در پیداییِ معانی نقش مهمی ایفا می‌کند. در واقع، تلقی سوم صبغه و سویۀ فردگرایانه[24] دارد و بر ظرفیت‌های زبانیِ کاربر زبان، در وهلۀ نخست انگشت تاکید می‌نهد، بدون اینکه منکر سویۀ جماعت گرایانۀ مباحث ویتگنشتاین متاخر باشد. برخی از شارحان ویتگنشتاین، تلقی سوم از «شباهت خانوادگی» را « واقع گرایی حداقلی»[25] نامیده اند؛ بدین معنا که کاربر زبان، نه به جهان پیشا-زبانیِ پیرامونی، که در فلسفۀ ویتگنشتاین متاخر محلی از اعراب ندارد، بلکه به الگو‌های زبانی بروز و ظهور کننده پاسخ‌گو[26]ست؛ لازمۀ این سخن این است که هر چند کاربر زبان مشارکت و مساهمت جدی ای در پیدایی معانی واژگان دارد، اما فعال ما یشاء نیست و نمی‌تواند هر معنایی را به واژگان ببخشد. به تعبیر دیگر، در این تلقی، کاربر زبان در بکار بستن واژگان در سیاق‌های مختلف به الگوهای زبانیِ بروز و ظهور کننده پاسخگوست.

 نقدی بر شباهت خانوادگی

از انتفاداتی که بر مفهوم «شباهت خانوادگی» در ادبیات طرح شده، چگونگیِ تبیینِ شباهت میان مصادیق مختلف یک مفهوم است. سؤال بر سر چگونگیِ صورتبندیِ حدود و ثغور مفاهیم و تمایز نهادن میان آنهاست. به تعبیر دیگر، آیا نقطۀ افتراقی[27] میان مصادیق مفهومی مثل « بازی» و آنچه « بازی» نیست وجود دارد؟ اگر پاسخ منفی باشد و حدّ‌ یققی در این میان وجود نداشته باشد، مرز میان «بازی» و « غیر بازی» مخدوش می‌شود. تاکجا «بازی» هست و و از کجا به بعد دیگر «بازی» نیست؟ شهودهای زبانیِ ما می‌گوید که پدیده‌های فوتبال، بسکتبال، والیبال، اسنوکر، مارپله و دوز، مصادیقی از مفهوم بازی‌اند. فوتبال آمریکایی و گاوبازی و جودو و کاراته نیز مصادیقی دیگر از «بازی»‌اند. در عین حال نبرد تن به تن در میدان جنگ که از نگاه ناظر بیرونی قرابت زیادی با جودو و کاراته دارد، «بازی» نیست. در واقع، به رغم شباهت‌های چشمگیری در که در میان پدیده‌های جودو، کشتی و نبرد تن به تن در میدان جنگ دیده می‌شود، شهودهای زبانی ما، «نبرد تن به تن در میدان جنگ» را بازی قلمداد نمی‌کند. حال، سؤال مهم این است که یک ناظر بیرونی چگونه می‌تواند جودو و کاراته را از پدیده‌ای که در آن دو نفر در حال منازعه و کشتن یکدیگر هستند، تفکیک کند؟ نقطه افتراق کجاست و چگونه دیده می‌شود و بدست می‌آید؟ هر چند موضع نومینالیستیِ ویتگنشتاین، متضمن نقد کردن و به زیر کشیدن جنس و فصل در معنای ارسطویی کلمه است، اما این امر مانع از آن نمی‌شود که تبیینی از حدود و ثغور پیدایی معنای مفاهیم و تمایز دایرۀ مصادیق آنها از یکدیگر بدست دهد. چنانکه در می‌یابم، می‌توان با تفکیک میان تلقی مرتبۀ اول[28] و تلقیِ مرتبۀ دوم[29] از مفهوم « ورزیدن»، توضیح داد که چگونه با اشتغال به عمل ورزیدن، می‌توان در مقام عمل، « نفطه افتراق» را که بر خلاف تلقیِ ارسطویی، از پیش تعیین شده و موجود نیست، احراز کرد و شناخت.[30]

ویتگنشتاینِ‌ متأ‌خر، برخلافِ فرگه، قائل به وجود عینی مفاهیم در وعائی شبه افلاطونی نیست. همچنین، وی در مباحث دلالت‌شناسانه خود، فرایند واسطه‌گری الفاظ در پیدایی معنا را متوقف بر تصویر ذهنی نمی‌داند. ویتگنشتاین واسطه‌گری تصویر ذهنی در فرایند دلالت کردن واژگان بر معانی را به کنار می‌نهد. مبحث «شباهت خانوادگی» متکفل تبیین موضع ویتگنشتاین است در مقام پاسخ به این سؤال که: «چگونه می‌توان معانی واژگانی که آنها را در مکالمات روزمره در سیاق‌های مختلف به کار می‌بندیم، احراز کرد و بدست آورد».

ادامه دارد


پانویس‌ها

[1] . nominalism

[2] . ontological essentialism

[3] Semantic nominalism

[4] Ontological nominLISM

[5]. سائول کریپکی، فیلسوف امریکایی، در دهه های اخیر مباحثی درباب ضرورت و امکان طرح کرده، به ادبیات «فلسفه تحلیلی» افزوده است، به نحوی که نامگذاری و ضرورت او اکنون به اثری کلاسیک بدل شده است. یکی از دلایل اهمیت یافتن «استدلال تبعیت از قاعدۀ» ویتگنشتاین، انتشار اثر ویتگنشتاین در باب قواعد و زبان خصوصی به قلم کریپکی در سال ۱۹۸۲ بوده است. وی در این اثر صورت‌بندی‌ جدیدی از مبحث «استدلال تبعیت از قاعده» بدست داده ؛ قرائتی که صبغه و سویۀ شکاکانه دارد.

[6] possible worlds

[7] برای بسط بیشتر ربط و نسبت میان انواع نومینالیسم و انواع ذات گرایی به روایت نویسنده، نگاه کنید به:

سروش دباغ و حسین دباغ، «نومینالیسم وجودشناختی و فلسفۀ تحلیلی»، امر اخلاقی، امر متعالی: جستارهای فلسفی، تهران، نشر پارسه، ۱۳۹۲، چاپ دوم، صفحات ۲۰۴-۱۹۱.

[8] . Philip pettit

[9] . Frank Jackson

[10] communitarian

[11] . David Bloor

[12] . institutional facts

[13] . passive

[14] source of normativity

[15]. این تلقی ضدواقع‌گرایانه است بدین معنا که واژگان در زبان لزوماً به یک مدلول بیرونی ارجاع نمی‌دهند؛ در واقع، در این تلقی آنچه مهم است کاربرد واژگان در جامعه زبانی است.

[16] Wittgenstein on Rules and Private Language

[17] rule-following argument

[18] Skeptical account of meaning

[19] truth-conditions

[20] assertability conditions

[21] . active

[22] normative

[23] emerging linguistic pattes

[24] individualistic

[25] minimal realism

[26] answerable

[27] cut- off point

[28] First order account

[29] Second order accound

[30] برای بسط بیشتر این مطلب، نگاه کنید به مقالات « شباهت خانوادگی و ابهام دلالت شناختِ آن» و « هنجارمندی، درمان و ورزیدن»، زبان و تصویر جهان : مقولاتی در فلسفۀ ویتگنشتاین، تهران، نشر نی، ۱۳۹۳، چاپ سوم.


بخش‌های پیشین

کاوش‌های فلسفی و تلقی آگوستینی از معنا

ویتگنشتاین متأخر، بازی و بازیِ زبانی

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 23:15

در پی نبردهای روزهای گذشته در فلوجه عراق بین ارتش این کشور و گروه «دولت اسلامی» (داعش) ده‌ها هزار نفر از منطقه گریخته‌اند. امدادگران هشدار داده‌اند که آوارگان تنها برای سه روز غذا و آب دارند.

از زمان آغاز حمله ارتش عراق به فلوجه ۶۰ هزار نفر آواره شده‌اند

از زمان آغاز حمله ارتش عراق به فلوجه ۶۰ هزار نفر آواره شده‌اند

سازمان امدادگر شورای پناهندگان نروژ (NRC) گفته است تنها در سه روز اخیر حدود ۳۰ هزار نفر از فلوجه گریخته‌اند. با این رقم کل تعداد آوارگان این شهر در مدت کوتاه به ۶۲ هزار نفر رسیده است.

این در حالی است که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) تخمین می‌زند که در چهار هفته گذشته ۸۴ هزار نفر از فلوجه گریخته‌اند.

کارل شمبری، سخنگوی شورای پناهندگان نروژ می‌گوید: «وضعیت اردوگاه آوارگان از کنترل خارج می‌شود.» سازمان‌های کمک‌رسان چند روز پیش هشدار داده بودند که برای یاری به افرادی که نیاز به کمک‌های فوری دارند بودجه کافی در اختیار ندارند و اوضاع ناگوار است.

به‌گفته سخنگوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل هزاران آواره بدون سرپناه به‌سر می‌برند و یا در مساجد و مدارس می‌خوابند. در اردوگاه آوارگان در نزدیکی فلوجه پناهجویان در گرمای شدید در انتظار چادر به‌سر می‌برند، آب به اندازه کافی وجود ندارد و شرایط بهداشتی بسیار بد است.

بر اساس اطلاعات کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل جیره سهمیه‌بندی شده غذا و آب آشامیدنی تنها برای سه روز موجود است.

سازمان ملل در سال جاری میلادی ۳۱ درصد بودجه‌ای را که برای مراقبت از هفت میلیون عراقی در وضعیت اضطراری، نیاز دارد دریافت کرده است.

نیروهای دولتی عراق پس از گذشت چهار هفته از آغاز حمله به فلوجه جمعه گذشته توانست نیروهای داعش را از مرکز این شهر بیرون کند. حیدر عبادی، نخست‌وزیر عراق پس از آن اعلام کرد که فلوجه آزاد شده است و نیروهای دولتی به پیشروی خود ادامه می‌دهند.

منابع امنیتی عراق گفته‌اند در چندین محله شمال فلوجه هنوز «لانه های تروریستی» وجود دارند. هر دو طرف از تلفات طرف‌های متقابل خبر داده‌‌اند.

سازمان امدادگر شورای پناهندگان نروژ می‌گوید پناهجویان فلوجه در شرایط بسیار خطرناکی قرار دارند. آن‌ها باید پای پیاده شهر را ترک کنند. شش نفر از این پناهجویان بر اثر تله‌های انفجاری کشته شدند. یک مرد نیز بر اثر خستگی جان باخته است.

ارتش عراق اعلام کرده است که حملات خود را به سمت موصل معطوف خواهد کرد.

بیشتر بخوانید:

سازمان بین‌المللی مهاجرت: ده‌ها هزار نفر در فلوجه آواره شده‌اند

دولت عراق در فلوجه اعلام پیروزی کرد

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 145 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 20:15

۳۱ خرداد ۱۳۹۵

ایرج ادیب‌زاده

فرماندهان ارتش عراق و نیروهای ائتلاف که در قلوجه مستقر شده‌اند، یکشنبه ۱۹ ژوئن گفتند که تا ۴۸ دیگر فلوجه و مرکز آن را از شبه‌نظامیان داعش پاکسازی خواهند کرد. اما عمر صالح خبرنگارتلویزیون الجزیره انگلیسی که در محل حضور دارد، این پیش‌‌بینی را “بسیار خوش‌بینانه” خوانده است.

فلوجه، سنگرگیری در برابر داعشی‌ها (۲ ژوئن ۲۰۱۵، عکس از خبرگزاری فرانسه)

شمار نیروهای «دولت اسلامی» در شمال فلوجه بین ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر تخمین زده می‌شود.

در نخستین ساعات دوشنبه ۲۰ژوئن (۳۱ خرداد)، نیروهای عراقی پیشروی از سه جبهه را آغاز کرده‌اند که به گفته ناظران مبارزه سختی برای هردو طرف خواهد بود. نیروی هوایی آمریکا و جنگنده‌های عراقی بمباران مواضع داعش را بر عهده دارند. سرنوشت فلوجه برای دولت عراق جنبه نمادین دارد. این شهر در ۷۰کیلومتری بغداد، اولین شهر عراق بود که در سال ۲۰۱۴ به تصرف داعش در آمد و اینک از آخرین دژهای «دولت اسلامی» محسوب می‌شود.

فلوجه همچنین نخستین شهر سنی عراق بود که در زمان ورود آمریکا در سال ۲۰۰۳ به عراق، مقاومت کرد. حیدر العبادی نخست وزیر شیعه عراق، شنبه ۱۸ ژوئن وعده دادکه آزادی فلوجه بسیار نزدیک است، اما اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا در همان روز گفت: «جنگ تازه آغاز شده است.»

رادیو زمانه در بررسی  اوضاع کنونی نبرد فلوجه پرسش‌هایی را با دوکارشناس و تحلیلگر سیاسی منطقه، حسن هاشمیان و امیر طاهری در میان می‌گذارد:

  • آیا جنگ با داعش در عراق نقطه عطف خودرا با قطعیت پشت سر گذاشته و دیگر می‌توان داعش را در سراشیبی شکست تلقی کرد؟
  • داعش نیروهایش را به کجا می‌برد؟ به سوریه؟ یا آنها را برای حرکات تروریستی در شهرها در داخل و خارج منطقه سازماندهی می‌کند؟
  • آیا شکست داعش در عراق به معنای انسجام دولت مرکزی است؟ یا چنانکه مسرور بارزانی پسر مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق و از مقامات بلندپایه اقلیم گفته است: «پس از داعش تازه تجزیه عراق میان سنی‌ها، شیعیان و کردها در دستور کار قرار می‌گیرد؟»

مطلب را به بالاترین بفرستید: ارسال به بالاترین

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 142 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 20:15

کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، گزارشی منتشر کرده و در آن از وضعیت بد زنان زندانی در بند زنان اوین خبر داده است.

اوین...

بر اساس این گزارش، که به نام «زنان در زندان» منتشر شده، زندانیان سیاسی در بند زنان زندان اوین، از دسترسی به مراقبت‌های پزشکی محروم هستند، برای ملاقات با فرزندان خود، حتی فرزندان خردسال، با محدودیت یا محرومیت روبه رو هستند، امکان تماس تلفنی با خانواده‌های خود را ندارند و به تغذیه کافی و مناسب دسترسی ندارند.

بر اساس این گزارش، این شرایط، خلاف مقررات آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور و تعهدات بین‌المللی ایران در مورد رفتار با زندانیان است.

کمپین بین‌المللی حقوق بشر از قوه قضاییه ایران خواسته تا فورا پرونده های این زندانیان را بررسی کرده و شرایط غیرقانونی بند زنان را مورد توجه قرار دهد.

هادی قائمی، مدیر اجرای کمپین گفته است: «این زنان، اساسا نباید به هیچ عنوان از همان اول به خاطر ابراز مسالمت‌آمیز عقاید یا باورهای خود که دولت ایران با آن‌ها مخالف است، زندانی می شدند.»

به گفته هادی قائمی، این زنان از شرایط غیرانسانی که آنها را با صدمات دائمی به سلامتی‌شان روبه رو کرده نیز رنج می‌برند.

نتایج بررسی‌های کمپین حقوق بشر برای ایران نشان داده که بهداری زندان فاقد متخصصان پزشکی است و گاه داروهای اشتباهی یا غیرموثر به بیماران می‌دهد.

همچنین انتقال به بیمارستان برای مراقبت‌های اضطراری مورد نیاز دائما با تاخیر انجام می‌شود یا اصلا مورد قبول قرار نمی‌گیرد.

این گزارش اضافه می‌کند که جیره غذایی زندان فاقد ارزش تغذیه کافی است که زندانیان را وادار به خرید اقلام خوراکیِ زیراستاندارد و گرانقیمت از فروشگاه زندان می‌کند.

از نظر ملاقات، این زندانیان از ملاقات با خانواده خود در مضیقه قرار دارند و حتی زندانیانی که مادر هستند به ندرت امکان دیدار فرزندان خود را دارند و گاه این ملاقات‌ها ممنوع شده است.

نبود تلفن، وسیله گرمایشی در زمستان، و بازرسی بدنی زندانیان زن از موارد دیگری است که در یان گزارش به آنها اشاره شده. همچنین گفته شده که زندانبانان زن رفتار بدی با این زندانیان دارند.

در بخشی از این گزارش هم به گواهی و شهاد ت زندانیان این بند پرداخته شده است. زندانیان زن درباره تشخیص بد پزشکان زندان، قطع کردن ملاقات‌ها و محروم بودن از گوشت قرمز و لبنیات شهادت داده‌اند.

همچنین گفته‌اند که تعدادی بخاری برقی کهنه که در این زندان بوده از زندانیان گرفته شده و آنها زمستان گذشته را در سرما سر کرده‌اند.

گزارش «زنان در زندان» با استناد به آیین‌نامه سازمان زندان‌ها شرایطی را توصیف کرده که حتی خلاف همین آیین‌نامه است.

به شهادت زندانیان، آنها بارها شرایط داخل بند را به قوه قضاییه ایران گزارش داده‌اند، اما قوه قضاییه، به ریاست صادق آملی لاریجانی، هیچ اقدامی انجام نداده است.

همچنین، از سال ۱۳۸۴ تاکنون، هیچ کدام از نهادهای سازمان ملل متحد یا سایر سازمان‌های بین‌المللی ناظر اجازه دیدار از بند زنان زندان اوین یا هر بند دیگری در زندان اوین را دریافت نکرده‌اند.

کمپین بین‌المللی حقوق بشر از دولت ایران خواسته تمام قوانین و مقررات کشور ایران در ارتباط با رفتار با زندانیان، و به ویژه، آیین نامه سازمان زندان‌های ایران در مورد ارایه کامل و به موقع مراقبت های پزشکی، تغذیه مناسب، و حقوق استاندارد ملاقات و ارتباط برای زندانیان را رعایت کند.

همچنین از دولت ایران خواسته که به کلیه تعهدات بین المللی که جمهوری اسلامی ایران نسبت به اجرای آنها در رفتار با زندانیان، به ویژه ضرورت درمان کامل و به موقع پایبند بماند.

در حال حاضر دست کم ۲۵ زندانی در بند زنان زندان اوین نگهداری می‌شوند که جرایم آنها سیاسی و امنیتی است. سایر زندانیان زن به زندان‌های قرچک و رجایی‌شهر منتقل شده‌اند.

فعالیت اغلب زنان زندانی در اوین،  در زمینه آزادی بیان و عقیده بوده و به اتهام انجام جرم‌هایی مانند اعتراض به مجازات اعدام، دفاع از حقوق زنان، انتشار انتقادات خود از سیاست‌های دولتی در شبکه‌های اجتماعی، اعتقاد به آیین بهایی و دفاع از سایر زندانیان سیاسی، بدون دسترسی به روند عادلانه قضایی در محاکمه‌هایی فاقد استانداردهای بین‌المللی محکوم شده‌اند.

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 175 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 18:33

رهبر جمهوری اسلامی در اردیبهشت ۹۲ سیاست‌های کلی «ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور» را به رؤسای قوای سه‌گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کرد. سپس وزارت آموزش و پرورش مقرر کرد که کتاب‌های درسی بازنویسی شود. به گفته معاونت پژوهشی وزارت آموزش و پرورش سند جامعی تدوین شد و بر این اساس و بر مبنای سند تحول، بازنویسی کتاب‌های درسی آغاز شد. چنین بود که یک بار دیگر محتوای کتاب‌های درسی ادبیات فارسی در دوران متوسطه تغییر کرد.

چالش کتاب‌های درسی: تغییرات پیاپی بر اساس آموزه‌های ایدئولوژیک

چالش کتاب‌های درسی: تغییرات پیاپی بر اساس آموزه‌های ایدئولوژیک

با بررسی محتوای کتاب‌هایی که وزارت آموزش و پرورش برای تدریس ادبیات فارسی تألیف کرده، در یک نگاه پی می‌بریم که این کتاب‌ها نه تنها درک و فهم ادبی دانش‌آموزان از آثار ادبیات فارسی در زمینه‌های ادبیات حماسی، ادبیات غنایی، عرفانی و تعلیمی را افزایش نمی‌دهد، بلکه یکسر در خدمت اهداف استراتژیک نظام اسلامی درآمده‌اند.

در جستاری جداگانه کیفیت این کتاب‌ها را بررسی کرده‌ایم.

در یک نظرخواهی در شبکه‌های اجتماعی عده‌ای از ناظرانی که اکنون خود روزنامه‌نگار، شاعر یا نویسنده و منتقدند و برخی از آن‌ها، مدتی به عنوان معلم ادبیات گذران می‌کردند تجربیاتشان در دوران متوسطه در یادگیری و آموزش ادبیات فارسی را با من در میان گذاشته‌اند.

کیفیت آموزش و اهمیت معلمان ادبیات

محتوای کتاب‌های درسی و میزان سازگاری آن‌ها با اهداف استراتژیک حکومت‌ها در ایران در یک صد سال گذشته یک سوی ماجراست. سوی دیگر کیفیت آموزش ادبیات در مدارس کشور است.

امیلیا نظری درباره کیفیت آموزش می‌گوید: «یادم است یک بار که یکی از معلمان ادبیات رمان سووشون را به میان آورد برای من عجیب بود. از کتاب درسی فارسی هم انتظاری جز متون کلاسیک نداشتم. هم خواندنش را دوست داشتم هم حفظ کردن شعرها را.»

در کتاب‌های ادبیات فارسی در دوره جدید دانش‌آموزان ناگزیر نیستند اشعار را به شکل سابق از بر کنند، اما از آثاری مانند «سووشون» نوشته سیمین دانشور و اصولاً از ادبیات معاصر ایران در سال‌های پیش از انقلاب نیز اثر و نشان چندانی یافت نمی‌شود. نویسندگان و شاعرانی مانند محمد حقوقی، علی اشرف درویشیان، صمد بهرنگی، جلال آل‌احمد و هوشنگ گلشیری برای گذران زندگی در دبیرستان‌ها ادبیات فارسی تدریس می‌کردند و تحولاتی را در برخی از شاگردانشان به وجود آوردند. اما همه معلمان چنین نیستند.

امیلیا نظری می‌گوید: «در مجموع از دبیرهای ادبیات ناراضی بودم. یکی‌شان فقط دوست داشت از خواستگارهای زمان جوانی‌اش حرف بزند، از جواب دادن به سوْالات درسی طفره می‌رفت و موقع تجزیه و ترکیب که می‌شد من را می‌فرستاد پای تخته. معلم سال بعد دو تا جزوه داشت. یکی حاوی معنی همه متن‌ها و شعرهای کتاب درسی بود که از روی آن می‌خواند و ما در کتاب‌هامان با مداد زیر هر خط می‌نوشتیم. بقیه وقت کلاس را از روی جزوه دیگرش سخنان و تعالیم پیر مکتب عرفانی را که پیرو آن بود می‌خواند و توضیح می‌داد و ما در دفتری مخصوص می‌نوشتیم.»

انوشه دلاوری درباره نقش و اهمیت معلمان ادبیات فارسی در دوران متوسطه می‌گوید: «من هم خوشبختانه چند تایی معلم درجه یک داشتم. یکیشان که از همه بهتر بود شاملو و اخوان و فروغ و گلسرخی و کسروی می‌خواند و صدسال تنهایی و مدیر مدرسه و دنیای سوفی دستمان می‌داد. از بهترین خاطراتم مسابقه‌ حفظ درفش کاویان کسروی بود که آمدیم و یکی یکی تمام منظومه را سر کلاس از بر خواندیم و دیگری معرفی کتاب راز فال ورق یوستین گردر بود که تاثیر بزرگش را برای همیشه در ذهن من گذاشت و تا همیشه پابرجاست. البته این‌ها مربوط به سال‌های اول و سوم راهنمایی است و دبیرستان ماجراهای دیگری داشت.»

محمود بیتا در این زمینه می‌گوید: «معمولاً دبیران ادبیات در گذشته باعث شده‌اند عده‌ای به راه ادبیات بروند و بسیار تاثیرگذار بوده‌اند. دبیر ادبیات من برای هر درسی کتاب اصل‌‌ همان درس را به سر کلاس می‌آورد. مثلاً کتاب‌های غلامحسین یوسفی و محمدعلی اسلامی‌ندوشن و غیره… کتاب‌های کلاسیک از اشعار بزرگان ادبیات فارسی گرفته تا متون نثر چون بیهقی و… این باعث می‌شد کنجکاو شویم و فرا‌تر از کتاب‌ها به مقوله ادبیات بنگریم.»

نعیمه دوستدار، شاعر و روزنامه‌نگار ماجرا را از دریچه چشم یک معلم درگیر بازگو می‌کند: «من در فاصله سال‌های ١٣٧۶ تا ١٣٨۵ در دبیرستان و راهنمایی ادبیات تدریس کرده‌ام. مسأله تدریس ادبیات دو وجه دارد: محتوای کتاب درسی، سواد و درک ادبی دانش‌آموزان. متأسفانه بچه‌ها اغلب از خانواده‌هایی مى آیند که مطالعه در آن‌ها معنایی ندارد. کتاب غیر درسی اغلب نخوانده و نمى خوانند. در نتیجه درک ادبیشان بالا نیست. متن‌ها را حاضر و آماده مى خواهند: معنی کن ما بنویسیم! حاضر نیستند به معنای یک شعر فکر کنند، دایره لغاتشان محدود است و از آن طرف هم متن‌ها گزینشی است و تصویر کاملی از ادبیات کلاسیک و معاصر ارائه نمى دهد. خیلی از معلم‌ها خودشان عرق و عشقی به ادبیات ندارند. گاهی سواد کافی هم ندارند، مى‌خواهند محتواى درسی را در مهلت مقرر درس بدهند و بروند. تشویق بچه‌ها به مطالعه عواقب دارد. عاقبتش این است که مدیر و اولیای دانش آموز مواخذه‌ات مى‌کنند.»

حمید بابایی، نویسنده ایرانی یکی از معلمانی‌ست که تلاش کرده درک دانش‌آموزانش را فراتر از کتاب‌های درسی ارتقا دهد. او می‌گوید: « امسال چون معلم محبوب دانش‌آموزان شدم و بچه‌ها را کتابخوان کردم، عذرم را به صورت مؤدبانه خواستند. ادبیات هم درس می‌دهم.»

رویکردهای ایدئولوژیک: ژرف‌تر و نهادینه‌تر از قبل

تغییر کتاب‌های درسی ادبیات فارسی رویداد تازه‌‌ای نیست. از فردای انقلاب فرهنگی که با شعار اسلامی کردن دانشگاه‌ها آغاز شد، دگرگونی نظام آموزش و پرورش مبتنی بر آموزه‌های «مکتبی» در دستور کار قرار گرفت.

محمد قاسم‌زاده که در آن سال‌ها ادبیات درس می‌داده است، می‌گوید: «[تا پیش از انقلاب فرهنگی] کتاب ادبیات معاصر را محمد حقوقی نوشته بود و نقد ادبی را دکتر زرین‌کوب. این کتاب‌ها یادگار پیش از انقلاب بود. الان می‌شود گفت آموزش و پرورشی وجود ندارد که بشود از کتاب ادبیات آن حرف زد. از سال ۶۲ ریزش مطالب در کتاب‌ها شروع شد. به کمک اشخاصی مانند مهرداد اوستا، اسماعیل حاکمی و جلیل تجلیل. تجلیل جمله معروفی درباره دروس دانشگاهی دارد و می‌گوید ادبیات را با رمان ملوث نکنید. من سال ۱۳۶۷ از آموزش و پرورش فرار کردم.»

این رویکردهای ایدئولوژیک ادامه پیدا کرد و به تدریج، هر دم در نظام آموزشی ایران ژرف‌تر و نهادینه‌تر شد. لیلا سامانی، نویسنده و روزنامه‌نگار به نسل دیگری تعلق دارد. می‌گوید: «در سال‌های ۸۶ تا ۸۹ به دانش آموزان دوره راهنمایی ادبیات درس می‌دادم، زمانی بود که مؤلفان [کتاب‌‌های درسی] وصیت‌نامه شهدا را هم جزو ادبیات معاصر محسوب کرده بودند. یادم است که با خودم می‌گفتم خوشا به روزگار خود ما که متون کلاسیک را خواندیم و لااقل بچه‌ها اسم و رسم تاریخ بیهقی به گوششان می‌خورد.»

داود علی‌زاده که در همان مقطع ادبیات درس می‌داده است، تجربه‌ای بیش و کم مشابه دارد: « سال ۸۸ در مقطع متوسطه تدریس کردم. تجربه خوبی هم نبود. هیچ وقت هم بعدش تمایل نداشتم در آن مقطع تدریس کنم. مطالبی را که در شرایط عادی میل و رغبتی به خواندنشان نداشتم می‌بایست تدریس می‌کردم. مطالبی از حداد عادل، مناجات چمران، شعرهای قزوه و…»

تعصب‌ ادبی معلمان

رویکردهای سلبی در تألیف کتاب‌های ادبیات فارسی در دوره متوسطه تنها مشکل دانش‌آموزان و معلمان نیست. گاهی تعصب‌های ادبی و برخوردهای سلیقه‌ای نیز بر کیفیت آموزش ادبیات فارسی اثر می‌گذارد. نیما ناب می‌گوید: «یادم است معلم فارسی دبیرستان (ده پانزده سال پیش) که جوان هم بود عاشق شعر کلاسیک بود و با شور و هیجان خاصی درس‌ها را می‌خواند. اما از شعر نو و معاصر خیلی خوشش نمی‌آمد. با شاملو هم سر ماجرای تمایز نظم و شعر و فردوسی عناد عجیبی داشت. اگرچه قاعدتاً از شاملو و فروغ و نصرت و امثالهم شعری در کتاب فارسی نبود و به جایش تا بخواهی مزخرفاتی از امثال علیرضا قزوه و طاهره صفارزاده بود. یک بار گفت اگر کسی اسم شاملو را سر کلاس من بیاورد از کلاس می‌ا‌ندازمش بیرون.»

واندر مهرداد درباره همین سختگیری‌ها و رویکردهای سلیقه‌ای می‌گوید: « دبیر ادبیات ما، کلیله و دمنه کتاب آسانش بود. چهار مقاله عروضی سمرقندی، جوامع الحکایات و لوامع الروایات عوفی و قابوس نامهٔ عنصرالمعالی را هم درس می‌داد. ما رشته ریاضی بودیم نه ادبی. با این‌حال می‌گفت از بچه‌های رشته ادبی درک و فهم ادبی بهتری داریم.»

ساره سکوت که شاعر است، به عدم خلاقیت در کلاس‌های ادبیات اشاره می‌کند: «برای من اکثر کلاس‌های ادبیات جالب بودند ولی گاهی می‌دیدم که معلم شعری را غلط می‌خواند یا معنی خیلی سطحی از آن ارائه می‌دهد .کلاً اینکه وقت زیادی از کلاس صرف دیکته کردن معنی شعر می‌شد را هیچوقت دوست نداشتم. یه مشکل اساسی این کلاس‌ها هم این بود که کتاب نمی‌خواندیم. کلاً محدود بودیم به همان که در کتاب درسی بود و کتاب کمتر به ادبیات جهان پرداخته بود. من شخصاً مطالعه خارج از درس و مدرسه زیاد داشتم و کتاب‌هایی که می‌خواندم برایم جالب‌تر بودند از چیزی که کتاب ما داشت.»

طاهره براتی هم تجربه بیش و کم مشابهی دارد. او که مجموعه‌ای از داستان‌هایش را آماده انتشار کرده است می‌گوید: «من سال ۷۲ تا ۷۶ دبیرستان بودم. دبیرهامان اغلب آدم‌های خنگی بودند و از ادبیات هیچ چیز جز همان کتاب درسی، سر در نمی‌آوردند. اما یکی از آن‌ها به اسم خانم غفاری شدیدا تشویقم می‌کرد هر هفته یک انشا بنویسم و سر کلاس بخوانم و می‌دیدم لذت می‌برد. هفت هشت سال بعد توی خیابون دیدمش. مرا شناخت. گفت براتی چه کار می‌کنی؟ گفتم «نویسنده شدم». بغلم کرد و گفت «بخدا اگر می‌گفتی دکتر شدم انقدر خوشحالم نمی‌کردی.»

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 144 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 18:33

در پی شکایت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و معاونت حقوقی و امور مجلس سپاه روزنامه «قانون» از سوی دادستانی توقیف شد.

ghanoon

سایت روزنامه «قانون»، امروز دوشنبه ۳۱ خرداد ضمن اعلام این خبر نوشته است اتهام روزنامه «افترا و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» عنوان شده و به بند پنج اصل ۱۵۶ قانون اساسی و ماده ۱۱۴ آئین دادرسی کیفری، استناد شده است.

در بند پنج اصل ۱۵۶ قانون اساسی «اقدام‏ مناسب‏ برای‏ پیشگیری‏ از وقوع‏ جرم‏ و اصلاح‏ مجرمین» از وظایف قوه قضائیه عنوان شده و در ماده ۱۱۴ آئین دادرسی کیفری فعالیت‌هایی که «مخل امنیت جامعه و یا نظم عمومی» تشخیص داده شوند ممنوع اعلام شده‌اند.

روز گذشته یکشنبه ۳۰ خرداد، غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه از شکایت علیه روزنامه «قانون» خبر داده بود.

گفته می‌شد این شکایت به‌دلیل انتشار گزارشی درباره وضعیت زندانیان در زندان بزرگ تهران بود که ۲۲ خردادماه جاری با عنوان «۲۴ ساعت لعنتی» در این روزنامه منتشر شده بود اما سخنگوی قوه قضائیه گفت شکایت از روزنامه «قانون» به دلیل گزارش زندان نبوده بلکه مجموعه چند شکایت‌ بوده است.

عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران ۲۴ خرداد گزارش روزنامه‌ «قانون» را کذب خواند و گفت مدیرمسئول این نشریه به‌دلیل انتشار این گزارش تحت تعقیب قضایی قرار گرفته است.

کاریکاتوری که «قانون» منتشر کرد و خبرگزاری تسنیم آن را «هتاکانه» خواند.

کاریکاتوری که «قانون» منتشر کرد و خبرگزاری تسنیم آن را «هتاکانه» خواند.

«قانون» در گزارش «۲۴ ساعت لعنتی» به‌نقل از یک زندانی که تنها ۲۴ ساعت در زندان بزرگ تهران به‌سر برده بود از وضعیت دشوار زندانیان در این زندان، برخورد بد مسئولان آن با زندانیان و سپرده‌های مالی زندانیان در بانک‌ها که نباید به آن دست بزنند، نوشته بود.

در همین حال روز گذشته خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران، روزنامه «قانون» را به انتشار کاریکاتوری «هتاکانه» متهم کرد.

«قانون» در شماره یکشنبه ۳۰ خرداد خود کاریکاتوری در صفحه شماره ۱۳ منتشر کرد که در آن منتقدان دولت در داخل کاسه توالت فرنگی قرار دارند و در حال گفت‌وگو با هم هستند و یکی از منتقدان می‌گوید، «خب دوستان… اگه با توطئه جدید علیه دولت موافقین، اعلام کنین تا سیفون رو بکشم!»

در زیر کاریکاتور نیز به‌نقل از محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت آمده است: «اتاق فکر تشکیل داده‌اند و هر هفته توطئه می‌کنند.»

خبرگزاری تسنیم همچنین انتشار مطلب دیگری از روزنامه «قانون» در بهمن‌ماه سال گذشته درباره بازداشت ملوان‌های آمریکایی را «یادداشتی عجیب» عنوان کرد. این مطلب «قانون» ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ تحت عنوان «چرا اسیر آمریکایی می‌گریست؟» منتشر شد و در آن از اقدام نیروی دریایی سپاه در برخورد با ملوانان آمریکایی که وارد آب‌های ایران شده‌ بودند و همچنین انتشار فیلم گریه یکی از ملوانان انتقاد شده بود.

روزنامه «قانون» پیش از این یک بار در ۱۷ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳ نیز توقیف شده بود. دلیل این توقیف انتشار خبر آزادی محمد رویانیان، رئیس سابق ستاد سوخت در این روزنامه بود در حالی که خبر آزادی رویانیان از سوی خبرگزاری «دانا» منتشر شده بود و روزنامه‌ «قانون» آن را به‌نقل از «دانا» منتشر کرده بود.

محمد رویانیان، مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس و رئیس سابق ستاد سوخت، در ارتباط با پرونده ستاد سوخت بازداشت شده بود.

بیشتر بخوانید:

روزنامه «قانون» هم توقیف شد

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 124 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 18:33

تلاش‌ حلقه مصباحیون و رسانه‌های وابسته به سپاه پاسداران برای تک‌دوره‌ای کردن ریاست جمهوری حسن روحانی، دامن خواننده فقید موسیقی پاپ ایران را هم گرفت. در نامه منسوب به حبیب محبیان که در سالگرد نهضت سبز منتشر شده، محمود احمدی‌نژاد به عنوان ناجی هنرمندان تواب جلوه داده شده است.

طرفداران حبیب محبیان در مجلس ترحیم او در شهرک غرب تهران

طرفداران حبیب محبیان در مجلس ترحیم او در شهرک غرب تهران

یک روز پس از برگزاری مجلس ترحیم حبیب محبیان در مسجد جامع شهرک غرب تهران و همزمان با سالگرد نهضت سبز، خبرگزاری فارس با انتشار نامه‌ای که به این خواننده فقید نسبت داده شده است ادعا کرد که حبیب در آذر ۱۳۸۸ در بحبوحه نهضت سبز از «تنگ‌نظری و بی‌تدبیری اصلاح‌طلبان» سخن گفته و آن‌ها را مسئول مهاجرت و رانده شدن هنرمندان موسیقی پاپ به خارج از ایران دانسته است.

خبرگزاری فارس ادعا می‌کند که این سطرها را حبیب نوشته است: «رئیس جمهور محترم! جالب است بدانید، که حتما می‌دانید، آقایانی که الان در پوستین اصلاحات دم از آزادی، حقوق بشر و حقوق شهروندی می‌زنند، در اوایل انقلاب با تنگ‌نظری و بی‌تدبیری خود باعث به وجود آمدن فضای بی اعتمادی و وحشت در بین برخی از هموطنان گردیدند به طوری که تعدادی از آنها با چشمانی گریان مجبور به ترک وطن خود شدند بدون آنکه تقصیری داشته باشند، که من هم از جمله آنها هستم.»

خبرگزاری فارس همچنین ادعا می‌کند که حبیب محبیان در نامه به احمدی‌نژاد اعلام کرده که «دارای عرق ملی و اسلامی»‌ست و از «وطن‌فروشان خودفروخته‌ای که سر در آخور استکبار و صهیونیسم جهانی دارند» متنفر است.

حبیب محبیان ۲۱ خرداد در روستای نیاسته رامسر در ۶۳ سالگی درگذشت.

حجت جمشیدپور، مدیر برگزاری برنامه‌های حبیب در گفت‌و گو با روزنامه شرق گفته است: «تا آنجایی که من می‌دانم، چنین نامه‌ای نوشته نشده و [اسفندیار] رحیم‌مشایی در دیداری حضوری قول مجوز به حبیب داده بود و هیچ وقت به او نگفتند که چرا نمی‌تواند در ایران فعالیت کند.»

محمد حبیبان، فرزند این خواننده فقید نیز چنین نامه‌ای را تأیید نکرده است.

حبیب در سال‌های دهه ۱۳۶۰ که موسیقی ایران در محاق قرار داشت، به لس‌آنجلس مهاجرت کرده بود. او با وعده اسفندیار رحیم‌مشایی به ایران بازگشت با این امید که در ورزشگاه امجیدیه کنسرت برگزار کند. اما حمید شاه‌آبادی، معاون هنری ارشاد که به سختگیری نسبت به هنرمندان موسیقی شهرت داشت، همسو با احمد خاتمی، امام جمعه تهران مانع از فعالیت هنری حبیب محبیان شد. احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران گفته بود ایران جای خوانندگان لس‌آنجلسی نیست.

در دولت محمود احمدی‌نژاد هنرمندان پاپ برای اجرای صحنه‌ای به مجوز وزارت ارشاد اسلامی نیاز داشتند. کنسرت‌ها هم با حضور مأموران وزارت ارشاد برگزار می‌شد. در سه سال گذشته، لغو کنسرت‌های موسیقی با دخالت نیروی انتظامی و قوه قضائیه، حاکمیت ارشاد اسلامی را به چالش کشیده، تا آن حد که علی جنتی، وزیر ارشاد اسلامی اعلام کرده که جلوگیری از لغو کنسرت‌ها در بضاعت او نیست.

پس از روی کار آمدن حسن روحانی، حبیب محبیان هرگز موفق نشد در ایران کنسرت برگزار کند. حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی از این موضوع اظهار تأسف کرده بود.

خبرگزاری فارس همچنین ادعا کرده که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در نامه‌ای محرمانه به حسن روحانی از سیاست‌های فرهنگی دولت او انتقاد کرده است. رسانه‌های طرفدار دولت اما می‌گویند دفتر جامعه مدرسین اما ارسال چنین نامه‌ای را تکذیب کرده است.

تعطیلی کارخانه‌ها، حقوق‌های کلان مدیران دولتی و پیامک‌هایی مبنی بر اینکه دولت از پرداخت حقوق نیروهای مسلح ناتوان است، بخش دیگری از کارزار انتخاباتی زودهنگام حلقه مصباحیون و یاران احمدی‌نژاد ا‌ست.

بیشتر بخوانید:

اخبار ضد و نقیض درباره نامه محرمانه جامعه مدرسین به روحانی

در این حصار بشکن – واکنش‌ها به درگذشت حبیب

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 17:26

اعزام اورژانسی یک زندانی محکوم به جاسوسی به بیمارستان، حدود دو ماه است که به انجام نمی‌رسد.

evin 12

جلوگیری از اعزام امید شاهمرادی سنندجی برای درمان در حالی صورت می‌گیرد که پزشک جراح بهداری زندان اوین، در تاریخ پنجم اردیبهشت ماه دستور اعزام اورژانسی او به بیمارستان را صادر کرده است.

منابع خبری از زندان اوین خبر می‌دهند که برای انتقال این زندانی به بیمارستان که مدت‌هاست از بیماری رنج می‌برد، هیچ اقدامی انجام نشده و مسئولان زندان به دلایل مختلفی همچون ویزیت دوباره در بهداری، اعزام او را به تاخیر می‌اندازند.

امید شاهمرادی بارها به دلیل خونریزی و دردهای شدید گوارشی و بستری، به بهداری زندان اوین مراجعه کرده است. او با نظر پزشک داخلی زندان در بهمن ٩۴ برای ویزیت تکمیلی به دکتر جراح بهداری ارجاع داده شده بود.

عباس حاجیلو، دادیار ناظر بر زندانیان امنیتی هم در سال ٩۴ دستور معاینه امید شاهمرادی در پزشکی قانونی را صادر کرده است اما در این مورد هم اقدامی انجام نشده و  بر جلوگیری از اعزام و درمان این زندانی امنیتی پافشاری می شود.

امید شاهمرادی که در بند ١٢ زندان اوین به سر می‌برد، سایقه اعتصاب غذا به دلیل عدم رسیدگی به وضعیت سلامتش را نیز دارد. او آذر ماه سال گذشته به دلیل برخوردهای زننده کارکنان زندان با همسرش در جریان ملاقات هفتگی، در نامه‌ای به دادیار ناظر زندان از دو مامور شکایت کرد.

او در این نامه نوشت که ماموران به همسرش توهین و هتاکی کرده‌اند و با او برخورد فیزیکی داشته‌اند.

این زندانی متهم به “ارتباط با دول بیگانه” است و از خرداد ماه سال ۹۱ در زندان به سر می‌برد. او هفت ماه در انفرادی‌های بند ۲۴۰ زندانی بوده است.

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 17:26

به خشونت کشیده شدن اعتراض‌ها و تجمع معلمان در شهرهای مختلف مکزیک، شش کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی بر جای گذاشت.

Mexic

به گفته مقامات مکزیک، درگیری‌های خشونت‌آمیز میان پلیس و اعضای اتحادیه معلمان پس از آن شروع شد که معلم‌های معترض برخی جاده‌ها را در جنوب این کشور بستند. آن‌ها به طرح اجباری سنجش و ارزیابی معلمان معترض‌اند که بخشی از برنامه اصلاح نظام آموزشی در مکزیک است. بازداشت سران اتحادیه معلمان به اتهام برخی جرایم از جمله پولشویی، از دیگر دلایل اعتراض‌ معلمان است.

به گزارش الجزیره، روزنامه‌نگاران محلی خبر داده‌اند که پلیس ضد‌شورش به معترضان تیراندازی کرده است.

در خشونت‌های روز یک‌شنبه در ایالت جنوبی وواهاکا، معترضان با پرتاب سنگ و کوکتل مولوتف و سوزاندن ماشین‌ها با پلیس درگیر شدند.

درگیری‌ها در چند شهر این ایالت جریان داشته، اما بیش‌ترین خشونت‌ها از نوچیکستلان در شمال شهر وواهاکا که مرکز ایالت است، گزارش شده است.

مقام‌های زخمی کشته شدن شش نفر و مجروح شدن ۵۳ معترض، ۵۵ پلیس را تایید کرده‌اند.

فرماندار ایالت وواهاکا گفته است که همه کشته‌شدگان از میان غیر‌نظامی‌ها بوده‌اند. پیش‌تر گفته شده بود که یک افسر پلیس هم در این درگیری‌ها جان باخته که چنین نبوده است.

دولت فدرال مکزیک روز یک‌شنبه نوزدهم ژوئن/ سی‌ام خرداد در ادامه اعتراض‌های معلمان که یک هفته از آغاز آن گذشته است، در بیانیه‌ای خبر از زخمی شدن ۲۱‌پلیس محلی داد و گفت که سه نفر از این افراد در اثر تیراندازی مجروح شده‌اند.

این بیانیه تصریح کرده که پلیس‌های حاضر در محل این اعتراض‌ها اسلحه گرم حمل نمی‌کرده‌اند و معترضان را متهم کرده که به سوی پلیس تیراندازی کرده‌اند، اما تصاویر مخابره شده از محل این اعتراض‌ها و ویدئویی که اسوشیتد پرس منتشر کرده است نشان می‌دهد که دست‌کم یک افسر پلیس با استفاده از تفنگ به سوی معترضان تیراندازی می‌کند. البته مشخص نیست که او از نیروهای پلیس دولتی‌ست یا از نیروهای پلیس ایالتی.

اواخر وقت یک‌شنبه، انریکه گالیندو، رییس پلیس فدرال مکزیک اذعان کرد که او برخی از نیروهای تحت امرش را با اسلحه گرم به محل درگیری‌ها فرستاده است و البته تاکید کرد که دلیل این کار، زیر آتش بودن پلیس بوده است. او گفت که پلیس متعهد به حفاظت از مردم است.

درگیری یک‌شنبه شب در خارج از شهر وواهاکا، سن پابلو هویتسو و سانتیاگویتو ادامه داشته است و معترضان موانع ایجاد شده به وسیله پلیس فدرال را به آتش کشیده‌‌اند.

در طول هفته گذشته، اعضای اتحادیه معلمان مکزیک در جریان اعتراض‌های‌شان چندین خیابان، یک مرکز خرید و حتی یک ایستگاه قطار را بستند. آن‌ها همچنین برخی خطوط اتوبوس‌رانی را مجبور کردند سفر‌های‌شان به وواهاکا را که یک منطقه جذاب توریستی به شمار می‌رود، لغو کنند. چندین بزرگراه نیز در جریان این اعتراض‌ها مسدود شد.

دادستانی مکزیک سران اتحادیه معلمان این کشور را متهم کرده‌اند که یک شبکه مالی غیر‌قانونی راه‌اندازی کرده‌‌اند تا از این طریق معترضان را حمایت کنند و منافع خود را داشته باشند.

به دنبال دستگیری برخی از اعضای رده‌ بالای اتحادیه معلمان، این اتحادیه فراخوانی برای اعتراض علیه دولت مکزیک منتشر کرد.
ده سال پیش، معلمان اعتراض‌هایی شش ماهه در وواهاکا سازمان دادند و برخی مکان‌های عمومی را اشغال کردند که این اعتراض‌ها در نهایت با دخالت پلیس پایان یافت.

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 16:04

روابط عمومی وزارت اطلاعات بدون ذکر جزییات، از خنثی شدن طرح بمب‌گذاری نیروهای تکفیری در نقاط مختلف ایران خبر داد. یک روز پیش‌تر دبیر شورای امنیت ملی از کشف عملیات تروریستی در تهران خبر داده بود.

وزیر اطلاعات ایران می‌گوید که «نخبگان باید با این وزارتخانه همکاری کنند»

وزارت اطلاعات ایران روز دوشنبه ۳۱ خرداد اطلاعیه‌ای مبنی بر خنثی‌سازی چند بمب‌گذاری در نقاط متعدد کشور صادر کرد.

در این اطلاعیه آمده است: «در طرح جنایتکارانه گروهک ضد اسلامی تروریستی تکفیری، سلسله بمب‌گذاری‌هایی در نقاط متعددی در عمق کشور و مشخصا برای مناسبت‌های پیش رو تدارک دیده شده بود.»

روابط عمومی وزارت اطلاعات از بازداشت «تروریست‌ها» و کشف و ضبط تعدادی بمب آماده انفجار و مقادیر زیادی مواد اولیه انفجاری نیز خبر داده است.

در  این اطلاعیه آمده که بازجویی از دستگیرشدگان و تحقیقات میدانی در داخل و خارج از کشور ادامه دارد و جزییات تکمیلی “به محض فراهم شدن شرایط حفاظتی” اعلام عمومی می‌شود.

یک روز پیش‌تر، علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی ایران گفته بود: «در همین ایام رمضان نفرین شدگان زمین تصمیم داشتند در تهران اقداماتی انجام دهند و گزارشی مختصر منجر به کشف و دستگیری عوامل عملیات انتحاری در تهران شد.»

در ماه‌های اخیر این چندمین بار است که مقام‌های امنیتی و نظامی ایران از خنثی‌سازی عملیات تروریستی خبر می‌دهند. نظامیان و سپاهیان جمهوری اسلامی قبلا گفته‌اند که هدف داعش از حمله به عراق، سقوط بغداد و حرکت به سمت تهران بود.

حسین امیرعبداللهیان، معاون وقت وزارت خارجه در میانه اردیبهشت ۹۵ گفت اگر هشیاری دستگاه‌های امنیتی و نظامی نبود، باید اینک از  انفجار در ایستگاه‌های متروی تهران صحبت می‌کردیم.

محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه اواخر فروردین ۹۵ ادعا کرد که “امارات متحده عربی و عربستان به گروه‌های تروریستی تجهیزات نظامی می‌دهند تا امنیت ایران را به خطر بیندازند”. او در عین حال گفت اقدامات سازمان یافته تروریستی در ایران صورت نمی‌گیرد زیرا گروه‌های تروریستی می‌دانند جمهوری اسلامی آمادگی مقابله با آنها را دارد.

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 16:04

برای اولین بار یک زن شهردار رم شد.

راجی

ویرجینیا راجی، وکیل ۳۷ ساله و نامزد حزب جنبش پنج ستاره ایتالیا،  ۶۷ درصد آرا را در دور دوم انتخابات محلی ایتالیا به دست آورد و توانست روبرتو جیاچتی کاندیدای حزب چپ میانه دموکرات را با ۳۳ درصد آرا  شکست دهد.

پیروزی او شکست بزرگی برای حزب حاکم و نخست وزیر فعلی، ماتئو رنزی که از حزب چپ میانه دموکراتیک است، به شمار می‌آید.

راجی پیش‌تر سخنگوی حزب جنبش پنج ستاره ایتالیا بود. جنبش پنج ستاره ایتالیا با شعارهای ضدتشکیلاتی مبارزه می‌کند و شعار اصلی‌اش مبارزه با فساد است. این حزب امید دارد در انتخبات سال ۲۰۱۸ به عنوان حزب مخالف وارد عرصه انتخابات شود.

پس از نتایج ناامیدکننده دو هفته گذشته، حزب دموکرات ایتالیا بر نتایج انتخابات در شهرهای رم، تورین، بولونیا و میلان تمرکر کرده بود اما تنها در میلان و بولونیا پیروز شده است.

نتایج این انتخابات فشار زیادی بر رنزی نخست وزیر ایتالیا خواهد آورد که قصد دارد در ماه اکتبر یک همه پرسی درباره اصلاح قانون اساسی برگزار کند.

ویرجینیا راجی پس از پیروزی گفته: «من شهردار همه رمی‌ها خواهم بود. پس از ۲۰ سال ضعف، من قانون‌مداری و شفافیت را بازخواهم گرداند.»

او همچنین توئیت کرده: «امروز ما به دو چیز نیاز داریم: شجاعت و صداقت.»

شهر رم ۱۳ میلیارد یورو بدهی دارد که دو برابر بودجه سالانه‌اش است. علاوه بر این مردم این شهر از آلودگی و خرابی خیابان‌ها و مشکل حمل و نقل عمومی رنج می‌برند.

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 16:04

۳۱ خرداد ۱۳۹۵

عکس: آرمین کرمی

مجلس ترحیم حبیب محبیان خواننده پاپ، صبح یکشنبه ۳۰ خرداد با حضور ناهید همسرش، پسرانش محمد و احمدرضا و جمعی از هنرمندان در مسجد جامع شهرک غرب تهران برگزار شد. محمد پسرش که خواننده است برای هفتم پدرش از آمریکا آمده بود.

بسیاری از طرفداران او در بیرون در مسجد جمع شده بودند که با توجه به تعداد زیاد آن‌ها، مسئولان اجرایی برنامه نگذاشتند همه طرفداران وارد مسجد شوند. طرفداران بیرون مسجد مانند و ترانه‌های حبیب را به‌صورت دست جمعی باهم خوانند. در این میان برادر حبیب هم به میان جمعیت رفت و ترجیح داد که با طرفداران این خواننده مراسم را سپری کند.

حبیب محبیان یک هفته پیش از این در مسجد قدس رامسر به خاک سپرده شده بود. خانواده او می‌خواستند که در امام‌زاده محمد رامسر به خاک سپرده شود اما برای دفن پیکر حبیب در امامزاده محمد رامسر مجوز صادر نشد. احمدرضا (پسر بزرگ حبیب) گفت: «انتقال و دفن پیکر پدرم به تهران کار سختی بود. درباره دلایل اصلی نمی‌توانم فعلاً چیزی بگویم.» حبیب محبیان معروف به حبیب خواننده قدیمی روز جمعه ۲۱ خرداد به دلیل بیماری قلبی در یکی از روستاهای رامسر درگذشت.

احمدرضا (راست) و محمد (محبیان) فرزندان حبیب به ترتیب از همسر اول او شادی که درگذشته است و همسر دوم حبیب ناهید. احمدرضا ساکن ایران است و محمد ساکن آمریکا.

احمد ایران‌دوست بازیگر به خانواده حبیب تسلیت می‌گوید.

امیر تاجیک خواننده است و آمدن او با استقبال مردمی همراه شد که بیرون درها ایستاده بودند.

برخی از اهالی هنر که به درون مسجد راه پیدا کرده بودند.

تعداد طرفداران حبیب که برای مراسم هفت او به مسجد آمده بودند زیاد بود. با این حال با اینکه صندلی‌های مسجد خالی بودند، مقامات اجرایی برنامه اجازه ندادند که طرفداران وارد مراسم شوند.

طرفداران هم بیرون درها ایستادند و آهنگ‌های حبیب را باهم خواندند.

برعکس مراسم داخل مسجد که زنانه-مردانه بود، مراسمی که طرفدارن حبیب بیرون درهای مسجد برگزار کردند با همراهی همه جنسیت‌ها بود.

طرفداران حبیب بیرون مسجد

طرفداران حبیب بیرون درهای مسجد

برادر حبیب هم مسجد را رها کرد و در نهایت به جمعیت طرفداران او بیرون از مسجد پیوست. او ترجیح داد تا همراه طرفداران حبیب باشد.

عکاسان خبری حاضر در مسجد.

جمعیتی که به داخل مسجد راه داده نشدند.

بسیاری عکس‌ها و پوسترهای حبیب را خودشان منتشر کرده و آورده بودند.

طرفداران حبیب

حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی (وسط)

مجید خراطها - خواننده - در میان جمعیت طرفداران حبیب

مهدی یراحی - خواننده

ناصر پاشایی - پدر مرتضی پاشایی که حبیب در مراسم بزرگداشت پاشایی آرزوی مرگ خودش را کرده بود.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 136 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 12:30

۳۱ خرداد ۱۳۹۵

اسد بیناخواهی

Assad Binakhahi Cartoon Morgh-e Sahari

مطلب را به بالاترین بفرستید: ارسال به بالاترین

دسته بندی‌ها: زم تون

کلید‌واژه ها:

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 12:30

وزارت کشور افغانستان اعلام کرد که در یک انفجار انتحاری در پایتخت این کشور دست‌کم ۱۴ نفر کشته شدند.

afghanistan

به‌گزارش خبرگزاری فرانسه، این انفجار انتحاری صبح دوشنبه ۲۰ ژوئن / ۳۱ خرداد در کنار یک مینی‌بوس حامل نیروهای حفاظتی نپالی انجام گرفته و دست‌کم ۳۰ نفر نیز زخمی شده‌اند.

گروه طالبان مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفته است.

طالبان از زمان خروج نیروهای رزمی بین‌المللی در پایان سال ۲۰۱۴ فعالیت‌های خود را شدت بخشیده‌اند و از زمان اشغال نظامی افغانستان توسط آمریکا در سال ۲۰۰۱ تاکنون در فعالترین مرحله خود به‌سر می‌برند.

در ۱۹ آوریل / ۳۱ فروردین سال جاری بر اثر یک انفجار شدید در کابل دست‌کم ۲۸ نفر کشته و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی شدند.

در ۲۰ آوریل، اول اردییبهشت امسال نیز در کابل یک انفجار انتحاری صورت گرفت و ۶۴ نفر کشته و ۳۵۰ نفر زخمی شدند.

وضعیت امنیت افغانستان به‌ویژه از بهار امسال بدتر شده است.

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 12:30

بایگان، در میان پرونده‌های طبقه دوم مرکز تحقیقات سیاهان شمبرگ در هارلم می‌گردد. نامه‌های زرد داخل پرونده به بیش از نیم قرن پیش برمی‌گردد و رویاها و تلاش‌های یک مرد جوان کنیایی را منعکس می‌کند.

Obama the father

اوبامای پدر

او یک کارمند ۲۲ ساله پر شور بود که می‌توانست ۷۵ کلمه در دقیقه تایپ کند و انگلیسی را به زبان سواحیلی برگرداند. اما او پولی برای رفتن به کالج نداشت، با پولی که از تایپ کردن به دست می‌آورد و با کمک‌های مالی دانشگاه‌ها و موسسات مختلف راهی برای درس خواندن پیدا کرد.

او به نوعی تاریخ آمریکا را عوض می‌کند: «آرزویم این است که تحصیلاتم را در آمریکا ادامه دهم.» این نامه را در سال ۱۹۵۸ نوشته است.

اسمش باراک حسین اوباما بود و از کنیا به آمریکا رسیده بود. آنجا، او پدر کودکی شد که بعدها نخستین رییس جمهور سیاهپوست آمریکا شد. اما او چند سال بعد از تولد پسرش از آمریکا رفت.

در سال ۲۰۱۳ مرکز شمبرگ از اوباما دعوت کرد تا این مدارک تازه کشف شده را ببیند. مدارکی که شامل نامه‌های پدرش، مدارکش از دانشگاه‌های هاوایی و هاروارد بود. تقریبا سه سال بعد از این دعوت، اوباما آخرین روز پدر را در کاخ سفید را جشن گرفته اما هنوز به دعوت این مرکز پاسخ نداده است.

نامه‌های یافته شده تصویری از باراک اوبامای پدر را به زبان خودش و با دستخط خودش نشان می‌دهند.

یکی از مقامات کاخ سفید گفته که باراک اوباما پس از پایان دوران ریاست جمهوری‌اش حتما آن مدارک را خواهد دید، اما نمی‌گوید چرا پاسخی به دعوت او از سوی مرکز شمبرگ داده نشده است.

خلیل جبران محمد، مدیر مرکز شمبرگ می‌گوید: «این کاغذها بسیار ارزشمندند. آنها روایتی از زندگی فوق‌العاده یک مرد هستند.»

باراک اوباما بارها آشکارا درباره اثر پدرش بر زندگی‌اش سخن گفته. پدر او در سال ۱۹۶۴ به کنیا رفته، زمانی که باراک ۳ ساله بود و بعد از آن تنها یک بار در ۱۰ سالگی، برای مدت یک ماه به دیدن پسرش آمده. در یک مصاحبه با نیویورک تایمز، اوباما گفته که پدرش او را تنها گذاشته تا بفهمد مرد بودن یعنی چه.

Obama and his father

اوبامای پدر و اوبامای پسر

او احساس فقدان و انتظار خود را در خاطراتش با عنوان «رویاهایی از پدرم» عمیق‌تر روایت کرده است: «هنوز نمی‌دانم که واقعا پدرم چه جور مردی بود و چه چیزی رویاهای او را ساخت.»

نامه‌های باراک اوبامای پدر در فاصله سال‌های ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۴ نوشته شده است و به اوضاع و احوال او در آمریکا می‌پردازد. این مدارک در میان مدارک یک موسسه پیدا شده که به دانشجویان آفریقایی بورس می‌داده است. باراک اوبامای پدر این نامه‌ها را در دورانی نوشته که از دانشگاه هاوایی در سال ۱۹۶۰ فارغ التحصیل شده و «آن دانهام»، همکلاسی‌اش را ملاقات کرده. با اینکه زن و دو بچه در کنیا داشته، وقتی آن باردار شده با او ازدواج کرده است. پسر آنها چهارم آگوست ۱۹۶۱، به دنیا آمد اما اوبامای پدر هرگز به این ازدواج اشاره نکرده، حتی در نامه‌هایی که برای دریافت بورس می‌نوشته است.

در سال ۱۹۶۳ وقتی برای بورسیه‌ای برای به پایان رساندن تحصیلاتش تقاضای پول کرده، از او درباره وضعیت تاهلش سوال شده اما او آن بخش را خالی گذاشته است.

آشنایان، باراک اوبامای پدر را مردی پیچیده توصیف کرده‌اند، مردی باهوش، شاد و بی‌پروا که زیاد می‌نوشید و می‌خواست در دولت کنیا یک اقتصاددان برجسته شود. او در ۴۶ سالگی در یک تصادف رانندگی جان باخت بدون که به این آرزویش برسد.

برادران بزرگ‌تر او، عموی باراک اوبامای رییس جمهور، در مصاحبه‌ای با روزنامه تلگراف چاپ کنیا گفته که امیدوار است پیدا شدن این نامه هابه درک خانوادگی آنها کمک کند. او گفته که برادرش هرگز  پسری را که در آمریکا گذاشته بود فراموش نکرده بود. او همیشه عکس‌های او را با افتخار نشان می‌داده و از وضعیت درسی او با افتخار یاد می‌کرده است.

سعید اوباما می‌گوید: «او عاشق پسرش بود، آدم اگر عاشق پسرش نباشد این کارها را نمی‌کند.»

باراک اوباما همیشه خود را پسر یک مادر سفید پوست تنها توصیف می‌کند که رییس جمهور آمریکا شده اما داستان پدرش هم همین قدر جالب است: مردی که از بیایان‌های آفریقا به آمریکا به راهروهای هاروارد رسید.

او پسری بود که پابرهنه به مدرسه می‌رفت اما آرزوهای بزرگ داشت. کنیا که آن زمان هنوز مستعمره انگلستان بود برای آرزوهای او خیلی کوچک بود. او در یکی از تقاضانامه‌های بورسیه نوشته که به خاطر مشکلات مالی هنوز نتوانسته دبیرستان را به پایان برساند.

او در تقاضانامه دیگری نوشته: «به خاطر بیماری پدرم مجبور بودم مدرسه را ول کنم و کار کنم تا به خرج خانه کمک شود.»

letters of Obama the father

نمونه‌ای از نامه‌های اوبامای پدر

او به عنوان حسابرس یک شرکت نفتی کار پیدا می‌کند، مسوول دفتر یک شرکت بیمه می‌شود و کارمند یک برنامه سوادآموزی. ازدواج می‌کند و بچه‌دار می‌شود.

می‌نویسد: «شاید بتوانم شرکت خودم را باز کنم و مهندس عمران شوم. شاید هم برای دولت کارکنم.»

او به موجی از جوانان کنیایی می‌پیوندد که در جست‌و جوی تحصیلات عالی در خارج از کشور بودند. نامه‌نگاری‌هایش کمک کرد که به دانشگاه هاوایی راه پیدا کند. حتی از طریق ارتباطاتی که به دست آورد، توانست برای پدرش از طریق یکی از آشنایان کاری به عنوان آشپز پیدا کند.

اگوست ۱۹۵۹ او با پرواز ۱۶۲ بریتیش اوورسیز از نایروبی به رم رفت، از آنجا به پاریس پرواز کرد و سپس به نیویورک. با یک اتوبوس به لوس آنجلس رفت و از آنجا باز به هاوایی پرواز کرد. یک سال بعد، خانم دانهام را دید: مادر باراک اوباما.

از آن زمان زندگی دانشجویی‌اش آغاز شد، به کلوپ‌های بحث پیوست و به جلسات دانشکده مطالعات بین‌الملل رفت و سردبیر نشریه آنها شد.

او نوشته است: «آدم‌های اینجا باعث شده‌اند که من احساس کنم در خانه خودم هستم. آنها از من خواسته‌اند که درباره آفریقا و کنیا سخنرانی کنم. آنها مرا برای شام دعوت می‌کنند.»

او برای خانه هم دلتنگ است: «از اینجا به ندرت خبری درباره آفریقا می‌شنوم.»

او به هر حال تحصیلات دوره لیسانس را در سه سال به پایان می‌رساند. یکی از استادانش درباره او می‌نویسد: «او همه را به عنوان یک مرد قرن بیستمی تحت تاثیر قرار داده. آفریقا باید از اینکه چنین نماینده‌ای اینجا دارد مباهات کند.»

در دانشگاه کسی از ازدواج او و پسردارشدنش خبر نداشت اما به هر حال تا سال ۱۹۶۲ازدواج آنها از هم پاشید. مقامات اداره مهاجرت درباره ازدواج مجدد او چیزهایی شنیده بودند، اما چیزی درباره ازدواجش در نامه‌هایش نیامده. او تنها درباره مشکلات مادی‌اش می‌نوشت؛ نه درباره مشکلات شخصی و خانوادگی‌اش.

او نوشته: «کرایه ها اینجا خیلی بالاست. یک همبرگر ۵۰ سنت است، من اصلا چنین چیزی را تجربه نکره بودم.»

او بالاخره مدرک کارشناسی ارشدش را از هاروارد می‌گیرد. دوست داشت دکترا هم بگیرد اما سرانجام بدون پسر کوچکش به کنیا رفت.

کریستین مک کی، بایگانی که این نامه‌ها را پیدا کرده، می‌گوید در مرور این نامه‌ها همواره به آن پسرک فکر می کرده است: «کاش آقای اوباما این نامه‌ها را می‌دید.»

سعید اوباما، عموی رییس جمهوری گفته که او هم دوست دارد این نامه‌ها را بخواند. او نمی‌خواهد چشمش را به روی نوشته‌های برادرش ببندد. او هربار که صدای اوباما را می‌شنود شباهت‌های ژنتیکی او را با خودشان احساس می‌کند.

با این حال وقتی از او پرسیده می‌شود که آیا باراک اوباما نامه‌های پدرش را خواهد خواند یا نه، مردد است. درباره چنین موضوع حساسی در رابطه یک پدر و پسر باید درنگ کرد.

این مدارک هنوز در جعبه شماره ۲۱۴ است؛ تا زمانی که اوباما بالاخره بخواهد آنها را بخواند.

منبع: نیویورک تایمز 

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 3:30

مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۰ روز ۲۰ ژوئن (۳۰ یا ۳۱ خرداد) را به عنوان روز جهانی پناهندگان و پناهجویان اعلام کرد. سازمان ملل می‌گوید هدف از این نامگذاری، رصد وضعیت پناهندگان برای آگاهی‌رسانی و بهبود وضعیت‌شان است. در حال حاضر بیش از ۶۰ میلیون پناهنده و پناهجو در سراسر جهان پراکنده‌اند.

Refugees

سال ۲۰۱۵ از نظر کمی و کیفی سال ویژه‌ای برای پناهجویان بود. جنگ در خاورمیانه و قحطی و جنگ در آفریقا باعث شد چند میلیون نفر خانه و کاشانه را به امید امنیت و  آینده رها کنند و دل و تن به دریا بزنند.

سالانه هزاران نفر قبل از این‌که به سرزمین‌های امن برسند و حائز عنوان پناهجو یا پناهنده شوند، در راه‌های خطرناک جان خود را از دست می‌دهند. آن‌ها هم که به نقطه امن می‌رسند، اغلب سال‌ها طول می‌کشد تا با هجرت اجباری‌شان کنار بیایند و به زندگی عادی بازگردند.

شرایط سخت سال‌های اول پناهجویی، باعث می‌شود برخی به خواست خودشان به کشورشان بازگردند.

گذشته از مشکلات حقوقی و اقتصادی و وضعیت معیشتی سخت پناهجویان در سال‌های اول پناهندگی و پناهجویی، آن‌ها در کشورهای غربی با مشکلات فرهنگی مواجه‌اند.

دعوا بر سر روزه‌داری و روزه‌خواری

روز سه‌شنبه هفتم ژوئن/ ۱۸ خرداد، رسانه‌های آلمان خبر از آتش‌سوزی شدیدی در یک اقامتگاه پناهجویی در شهر دوسلدورف آلمان دادند. پلیس گفته آتش‌سوزی عمدی بوده و هشت نفر را دستگیر کرده است. رسانه‌ها می‌گویند یک جوان ۲۶ ساله‌ مایعی روی یک تشک ریخته و اقامتگاه را به آتش کشیده است. هرچند هنوز علت نارضایتی این پناهجو رسما اعلام نشده است، اما برخی رسانه‌ها گزارش کرده‌اند که قبل از آتش‌سوزی چند تن از پناهجویان برسر شیوه اداره اقامتگاه در ماه رمضان درگیر شده‌اند.

دادستانی دوسلدورف می‌گوید درگیری زمان پخش ناهار شروع شده است.

این آتش‌سوزی ۲۸ پناهجو، یک مددکار و یک مامور آتش‌نشانی را راهی بیمارستان کرد و اقامتگاهی که ۱۳۰ پناهجوی مرد در آن زندگی می‌کردند، حدود ۱۰ میلیون یورو خسارت دید.

پناهجویان چندهمسره

اما چالش جدید دولت آلمان با پناهجویان، ارتباط مستقیمی دارد با یکی از سنت‌های اسلامی در برخی خرده‌فرهنگ‌های مذهبی‌ خاورمیانه: مردانی که چند همسر دارند و حالا می‌خواهند تمام ازدواج‌های‌شان را در آلمان ثبت کنند یا همه همسران خود را به آلمان بیاورند.

طبق قانون، خانواده پناهجویانی که در آلمان به عنوان پناهنده پذیرفته می‌شوند، در طی چند سال به آن‌ها ملحق می‌شوند.

هنوز آماری از تعداد پناهجویان مرد چندهمسره در آلمان منتشر نشده است.

به گزارش رسانه‌های آلمان، در سال‌های قبل هم پناهجویانی از کشورهای اسلامی با چند همسر وارد آلمان شده بودند که نهادهای مسئول با جلوگیری از راه یافتن بحث به رسانه‌ها، با آن کنار آمده بودند، اما به‌نظر می‌رسد با ورود بیش از یک میلیون پناهجو فقط در سال ۲۰۱۵ به این کشور، تعداد این گروه از پناهجویان آن قدر شده است که موضوع به رسانه‌ها و وزارت دادگستری کشیده شود.

وزیر دادگستری آلمان چند بار تاکید کرده است که آلمان چندهمسری را به رسمیت نخواهد شناخت. هایکو ماس، روز سه‌شنبه ۱۴ ژوئن/ ۲۵ خرداد گفته است: «هیچ‌کدام از آن‌هایی که به ما پناه ‌آورده‌اند حق ندارند ریشه‌های فرهنگی یا باورهای مذهبی خود را فراتر از قوانین ما بدانند.»

او گفته است که هر چند قبلا در عمل چندهمسری در مواردی با حکم دادگاه تحمل می‌شد، اما حالا وقتش است که به این موضوع پایان داده شود.

او همچنین گفته است فقط یک همسر پناهنده مرد چند‌همسره می‌تواند به او ملحق شود.

به این ترتیب زنانی مجبور خواهند بود در کشورهایی مانند افغانستان و سوریه در شرایطی احتمالا خطرناک تنها بمانند، درحالی که همسرشان آن‌ها را ترک کرده و به اروپا رفته است.

هنوز مشخص نیست دولت قصد دارد با پناهجویان مردی که با همسران‌شان به آلمان رسیده‌اند چه‌ کند. اگر بنا بر به رسمیت نشناختن چندهمسری باشد، باید آن‌ها را مجبور به طلاق کرد.

وزارت دادگستری آلمان گفته است که نیازی به تصویب قانون جدید وجود ندارد و ازدواج همزمان با چند نفر در آلمان در هر شرایطی ممنوع است.

دختران متاهل زیر ۱۸ سال

در حالی که در آلمان ازدواج دختر زیر ۱۶ سال و در برخی ایالت‌ها زیر ۱۸ سال ممنوع است، فقط در ایالت بایرن، ۷۰۰ پناهجوی دختر زیر ۱۸ سال متاهل ثبت شده‌اند. در ایالت بادم‌ورتمبرگ هم  ۱۱۷ مورد و در نوردراین‌وست‌فالن ۱۸۸ مورد از چنین ازدواج‌هایی به ثبت رسیده است.

ایالت هسن هم گزارش داده است که «تعداد زیادی» پناهجو از کشورهای عربی، با دختران زیر سن قانونی ازدواج کرده‌اند.

وزارت داخله آلمان می‌گوید هنوز آمار دقیقی از سراسر کشور در مورد پناهجویانی که زیر سن ۱۸ سال ازدواج کرده‌اند وجود ندارد. اما وزارت دادگستری ایالت‌های مختلف بارها تاکید کرده‌اند که ازدواج‌های زیر سن قانونی به هیچ عنوان به رسمیت شناخته نخواهد شد.

وزیر دادگستری ایالت نوردراین‌وست‌فالن گفته است در حالی که ایالت‌های مختلف خواهان این هستند که سن ازدواج در سراسر کشور به ۱۸ سال افزایش یابد، «پیوندهای ازدواجی که براساس قوانین خارج از آلمان بسته شده‌اند، اگر برخلاف قوانین آلمان باشند، معتبر نخواهند بود.»

وزیر دادگستری ایالت بایرن هم به روزنامه بیلد گفته است ازدواج با دختران زیر ۱۶ سال نباید در آلمان به رسمیت شناخته شود: «آن برداشتی از قانون که ازدواج دختران ۱۳-۱۴ ساله را مقدور می‌کند، در آلمان و اروپا به گذشته‌های دور تعلق دارد، اما متاسفانه در بخش‌هایی از جهان هنوز این‌طور نیست.»

او همچنین گفته است: «نظام حقوقی ما وقتی موضوع به حمایت از کودکان و افراد زیر سن قانونی مربوط است، حق کوتاه آمدن ندارد.»

وزیر دادگستری آلمان هم گفته است که این کشور ازدواج‌ اجباری را تحمل نمی‌کند، چه برسد به ازدواج کودکان.

شهروندان آلمان چه می‌گویند؟

یک دختر ۳۲ آلمانی در مورد پناهجویان چندهمسره به رادیو زمانه می‌گوید: «بله، به مذهب و باورهای همه باید احترام گذاشت، اما چندهمسری چه ربطی به مذهب دارد؟ من فکر می‌کنم قوانین آلمان برای خود آلمانی‌ها هم معتبر است. این ازدواج‌ها نباید در آلمان به رسمیت شناخته شوند. اما به هرحال در اینجا ممنوع نیست که این چند زن و یک مرد همه با هم زندگی کنند. اما این‌که در مورد مسائل قانونی مانند طلاق چه باید کرد، موضوع از لحاظ حقوقی خیلی پیچیده خواهد بود.»

دختر ۲۹ ساله‌ دیگری هم می‌گوید: «موضوع پیچیده‌ای است. چندهمسری در آلمان پذیرفته نیست و این قانون است. به‌نظرم چندهمسری ناقض برابری است. در درجه اول برای من جالب است بدانم جامعه اسلامی مدرن داخل و خارج کشورهای اسلامی در این مورد چه می‌گویند. آیا چندهمسری را می‌پذیرند؟ به نظر من تنوع فرهنگی در آلمان، بله، بدون شک. اما همزمان باید ارزش‌های جامعه و دولت و سیستم سیاسی ما هم  به رسمیت شناخته شود.»

اِشتفی که به فرهنگ شرق هم علاقه‌مند است، در مورد ازدواج کودکان می‌گوید: «این به‌ هیچ‌ عنوان پذیرفته نیست. کودکان زیر سن قانونی باید تحت پوشش برنامه‌های حمایتی قرار گیرند و با شوهران‌شان برخورد شود. کودکان حق دارند کودکی کنند.»

آلمان در یکی-دو سال اخیر سعی کرده است چهره‌ای اهل مدارای فرهنگی از خود نشان دهد؛ به ویژه با فرهنگ‌های اسلامی که بیش‌ترین تعداد مهاجران را از آن‌ها می‌آیند.

باز گذاشتن مقطعی مرزها برای ورود مهاجران، استقبال مردم آلمان از آن‌ها در تابستان ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) و موضع‌گیری مقام‌های دولتی علیه جنبش بیگانه‌ستیز پگیدا از جمله این تلاش‌های آلمانی‌ها بود. هر چند اوضاع از آغاز سال ۲۰۱۶ با آن‌چه که رسانه‌ها از آزار جنسی سازماندهی‌ شده در کلن گزارش کردند، عوض شد.

زنان، قربانیان بی‌صدای پناهندگی

زنان و کودکان، علاوه بر این که در بحران‌های وطن‌شان به‌واسطه تبعیض‌های ساختاری و حقوقی اولین قربانیان هستند، در کشوری که به‌ آن پناهنده شده‌اند هم در خط مقدم تبعیض‌اند.

تعداد بسیار زیادی از کودکان که بدون والدین به اروپا رسیده‌اند و شرایط سختی را می‌گذرانند از این جمله‌اند: زنانی که به تنهایی یا در مسیرهای خطرناک غیرقانونی و غیررسمی قربانی شده‌اند، آن‌ها که با وضعیت بغرنج کمپ‌های پناهجویی دست‌ و پنجه نرم می‌کنند، زنانی که قربانی دعوای ارزش‌های اسلامی و ملی‌شان با ارزش‌ها و قوانین کشور میزبان شده‌اند و …

این‌ها البته جز آن میلیون‌ها پناهجو و آواره سوری و عراقی و آفریقایی و افغانستانی نیستند که در کشورهای همسایه‌شان در شرایط غیرقابل تصور از نظر زیستی و بهداشتی گرفتار شده‌‌اند.

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 0:22

جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران گفت که جسد کارگری که در حادثه نشست کردن خیابان در حین عملیات خاک‌برداری برای متروی شهران مفقود شده بود، پیدا شده است.

shahran

گودالی به عمق ۱۰۰ و عرض ۵۰ متر در تقاطع خیابان کوهسار و خیابان یکم شهران پس از انفجار خط لوله گاز

ملکی یکشنبه ۳۰ خرداد به خبرگزاری کار ایران، ایلنا، گفت که پس از معاینات بر روی جسد این کارگر که ۲۳ سال سن داشت، مشخص شد که او در همان دقایق اولیه حادثه جان باخت.

به گفته سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران، جسد این کارگر پس از جست و جوی محل حادثه و خاک‌برداری توسط مأموران آتش‌نشانی، «از زیر خروارها خاک» خارج و به مسئولان مترو تحویل داده شد.

جمعه ۲۸ خرداد به‌هنگام حفر تونل مترو در منطقه مسکونی شهران، در شمال غربی تهران، انفجار شدید لوله‌های گاز دو تن را به کام مرگ کشید. جسد یکی از آن دو که کارگر مترو بود پیدا نشده بود.

مسئولان گفته بودند که این حادثه در اثر برخورد بیل مکانیکی به لوله گاز و شکستن لوله رخ داد، اما در تحقیقات بعدی این مسأله رد شد.

احمد صادقی، رئیس سازمان مدیریت بحران تهران، دو روز پس از این حادثه علت انفجار لوله‌های گاز را نشست ناگهانی زمین اعلام کرد. هابیل درویشی، مدیرعامل شرکت مترو گفته بود این حادثه ربطی به ساخت تونل مترو در این منطقه نداشت.

بیشتر بخوانید:

انفجار لوله گاز در تهران دو کشته بر جای گذاشت

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 133 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 22:27

در ادامه خبر تعطیلی کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی، رسانه‌های رسمی ایران از تعطیلی سه کارخانه دیگر خبر دادند.

rekud1

به رغم تکذیب تعطیلی گروه صنعتی ملی فولاد از سوی مدیران این مجموعه، خبرگزاری اقتصاد ایران صبح یکشنبه ۳۰ خرداد گزارش کرد که خط تولید کارخانجات لوله‌سازی و ماشین‌سازی گروه ملی فولاد ایران تعطیل شده است.

پیش از این نیز گزارش‌هایی از عدم پرداخت دستمزد کارگران و تعطیلی خط تولید گروه ملی فولاد منتشر شده بود اما رئیس هیئت مدیره گروه صنعتی ملی فولاد ۲۷ خرداد به خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، گفته بود که با امضاء قراردادهای جدید، کارخانه به وضعیت مناسبی بازگشته است.

گروه ملی فولاد از جمله شرکت‌های دولتی واگذار شده به مه‌آفرید خسروی است که پس از افشای اختلاس او به بانک ملی واگذار شد. اسفند ماه ۱۳۹۳ مدیرعامل وقت بانک ملی از نهایی شدن توافق برای واگذاری این مجموعه به بانک ملی خبر داد.

در خبر دیگری بهنام عزیززاده رئیس انجمن کاشی و سرامیک ایران به خبرگزاری تسنیم گفت که کارخانه ایرانا به عنوان اولین تولید کننده کاشی و سرامیک تعطیل شده است. او همچنین از تعطیلی حداقل ۱۰ واحد تولیدی دیگر در بخش کاشی و سرامیک خبر داد و گفت که کارخانه‌های باقیمانده نیز با نیمی از ظرفیت مشغول تولید هستند.

پیش از این نیز در روزهای گذشته خبر تعطیلی کارخانه پارس الکتریک، قند ورامین و ارج منتشر شده بود.

رکود دنباله دار و کاهش اشتغال صنعتی

دولت حسن روحانی در سه سال گذشته دو برنامه اقتصادی با هدف خروج از رکود اجرایی کرده و آن‌گونه که سخنگوی هیئت دولت و وزیر صنعت، معدن و تجارت گفته‌اند؛ امسال نیز با تزریق ۱۶ هزار میلیارد تومان به دنبال احیای هفت هزار کارخانه‌ها و کارگاه‌های تعطیل و نیمه تعطیل شناسایی شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت است.

نسخه دولت برای بازگشت دوباره به رونق اقتصادی در دوره پساتحریم تا به امروز پاسخگوی نیازهای بخش صنعت و تولید نبوده است. به رغم افزایش سقف تسهیلات خرید خودرو و کالا که به منظور تحریک تقاضا صورت گرفت، اقتصاد ایران همچنان کم تحرک و بی‌رمق است.

تعطیلی کارگاه‌های تولیدی در سال‌های گذشته که همچنان ادامه دارد به کاهش اشتغال و به ویژه اشتغال صنعتی در ایران انجامیده است. به گونه‌ای که آمارهای رسمی وزارت صنعت، معدن و تجارت بیانگر کاهش ۱۱.۵ درصدی اشتغال صنعتی و ۱۴.۵ درصدی صدور مجوز صنعتی است.


در همین زمینه

سایت کاوه خان...
ما را در سایت سایت کاوه خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار kavekhan بازدید : 159 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 22:27